به دنبال یک زندگی جدید

ماجراهای زندگی و مهاجرت از زبان یک برنامه نویس کامپیوتر

به دنبال یک زندگی جدید

ماجراهای زندگی و مهاجرت از زبان یک برنامه نویس کامپیوتر

آخر سر پس اینکه اولین دانشگاه گفت رقابت رو رشته شما زیاده و درخواست بررسی نمیکنه

و دانشگاه دوم که گفت ظرفیت پر شده...

 

تیر آخر که داشتم این بود که برای کالج درخواست ویزا کنم

 

چند روز شب روز روی استادی پلن کار کردم، از قبل برای دانشگاه روی اشتادی پلن کار کرده بودم در نهایت ترکیب کردم

و به نظرم استادی پلن خوبی شد. پس تایید مشاور اینا درخواست ثبت کردم

 

قبلش هم بقیه مدارک برای اون دانشگاه برای ویزا امده کرده بودم

 

مدارک ثبت کردم، تقریبا آخرین لحظات روز ۴ اکتبر به وقت کانادا بود تقریبا ۶ صبح ایران، نامه تاییده پس از پرداخت ۵  اکتبر روش تاریخ خورد.

 

تقریبا ۲۴ ساعت و یک ربع بعد نامه انگشت نگاری امد.

 

روی کالج ویزا ریسکی هست.

از انگشت نگاری بیام میرم مدارک ویزای جستجوی آلمان اماده کنم و باز میخونم برای پی تی ای برای استرالیا، ببینم چی پیش میاد...

 

انتظار کشیدن با امید پایین سخت ترین کار دنیا هست، و باید حتما سر خودمو گرم کنم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی